سلامت نیوز:به تازگی تصاویر و فیلمهایی از «باران»، بچه شامپانزه ۳ ساله باغوحش تهران (ارم) به دست آمده كه نشان میدهد بهرغم وعدههای مدیركل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، متاسفانه این حیوان روی بستر سیمانی یك جایگاه غیراستاندارد روزگار میگذراند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،موضوع این بچه شامپانزه ماههاست كه رسانهای شده و سازمان حفاظت محیط زیست هم بارها در این مورد وعدههایی داده كه تاكنون محقق نشده است. وضعیت كنونی این بچه شامپانزه بیگناه باعث شد كه گفتوگویی با كاوه فیضاللهی، جانورشناس و مولف در این زمینه داشته باشیم. او كه كتابهای متعددی نیز در این عرصه از جمله «در جستوجوی طبیعت» نوشته و ترجمه كرده است در مورد باران میگوید:
ما در ایران رشتهای دانشگاهی برای رفتارشناسی جانوری نداریم و دامپزشكان ما نیز درباره جانوران خارجی (exotic) و حیاتوحش آموزش نمیبینند. از طرف دیگر باغوحشها كارایی لازم را هم ندارند، چراكه نه در بخش آموزش موفق هستند و نه در پشتیبانی از برنامههای تكثیر در اسارت. متن كامل را در ادامه میخوانید.
نظر شما در مورد جایگاه كنونی كه به باران بچه شامپانزه اختصاص داده شده، چیست؟
نگهداری جانوران وحشی در باغوحشها برخلاف تصور معمول بسیار دشوار و به نوبه خود یك چالش بزرگ است. جانوران وحشی با نیازهای زیستگاهی، تغذیهای و رفتاری گوناگون از نقاط گوناگون جهان در یك مكان گرد هم آورده میشوند؛ بنابراین طبیعی است كه نگهداری یك جانور گرمسیری مانند شامپانزه با یك جانور سردسیری مانند فك در فاصله حداكثر چند صد متر از همدیگر و تامین شرایط مطلوب برای آنها در یك باغوحش شهری آن هم در منطقهای نیمه گرمسیری كار سادهای نیست.
این را هم در نظر داشته باشید كه برخی از این حیوانات وحشی مهاجرتهای فصلی داشته و بهطور طبیعی به قلمرو وسیعی نیاز دارند در نتیجه اغلب آنها نسبت به انواع بیماریها آسیبپذیر هستند. سالهاست كه كارشناسان و متخصصان بسیاری در بزرگترین باغوحشهای دنیا گرد هم آمدهاند تا بتوانند براساس حجم عظیمی از دانش برای نگهداری از پستانداران، پرندگان، خزندگان و گروههای دیگر تصمیمگیری درست كنند حتی برای تربیت متخصص در این زمینه دورههای دانشگاهی در نظر گرفته شده اما كشور ما در این زمینه تازهكار است و دانش مدیریت باغوحش و نگهداری از گونههای جانوری مختلف در ایران وجود ندارد.
چرا نگهداری از حیوانات وحشی تا این اندازه اهمیت دارد كه عدهای بخواهند برای آن سالها مطالعه و تحقیق كنند؟
اصل این موضوع به مهمترین كاركرد باغوحشهای استاندارد برمیگردد كه عبارت است از آموزش عمومی و كمك به برنامههای تكثیر در اسارت و احیای جمعیتهای منقرض شده یا در خطر انقراض. در نتیجه اغراق نیست اگر بگوییم كه باغوحشهای بزرگ دنیا نقش برجستهای در حفاظت از گونههای جانوری بازی میكنند.
صحبتهایی كه در مورد باغوحشهای استاندارد در ایران مطرح میشود، چقدر با واقعیت فاصله دارد؟
ما در ایران رشتهای دانشگاهی برای رفتارشناسی جانوری نداریم و دامپزشكان ما نیز درباره جانوران خارجی (exotic) و حیاتوحش آموزش نمیبینند. از طرف دیگر باغوحشها كارایی لازم را هم ندارند، چراكه نه در بخش آموزش موفق هستند و نه در پشتیبانی از برنامههای تكثیر در اسارت (نمونه مشهور آن هم تلف شدن ببر نری از زیرگونه در خطر انقراض ببر سیبری در باغوحش تهران به دلیل تغذیه با گوشت آلوده به مشمشه در سال ۱۳۸۹بود.) متاسفانه وضعیت ناگوار جانوران در اغلب باغوحشها بسیاری از فعالان را به این نتیجه رسانده كه شاید تعطیلی آنها در شرایط حاضر گزینه بهتری باشد.
پیششرط نگهداری از شامپانزهها در باغوحشها چیست؟
در مورد نگهداری جانوری همچون شامپانزه در شرایط باغوحش وضع به مراتب بغرنجتر است. شامپانزهها در میان تمام جانوران به لحاظ ژنتیكی بیشترین شباهت را به انسان دارند (۹۹ درصد) و به لحاظ قوای شناختی بیهمتا هستند، آنها ابزار میسازند، برای مردگانشان سوگواری میكنند و زبان انسان را به شكل زبان اشاره میآموزند. شامپانزهها كمابیش همچون ما دارای شخصیت فردی، عواطف و هیجانات هستند و نگهداری آنها در شرایط غیرطبیعی نیازمند مراقبتهای ویژه و حتی شخصی است.
بدیهی است كه نگهداری چنین جانوری در محیطی مصنوعی نیاز به تسهیلات ویژه و تمهیدات خاص دارد و داشتن چند قفس و گذاشتن چند شاخه و حلقه همراه با وعده روزانه میوه در آنها به هیچوجه كافی نیست. در واقع استانداردهای نگهداری از شامپانزه همچون فضای كافی در جزیرهای بزرگ با خندقی كه آن را احاطه كرده، فضای جنگلی و علفزار، با محوطههای زمستانه و تابستانه، خوابگاه، بخشهای ایزوله، پزشك، جراح، متخصص بیهوشی و تغذیه، گروه دستیاران و پژوهشگران و مراقبان برای نظارت تماموقت، برجهای دیدبانی و دوربینهای مداربسته، فقط در باغوحشهای انگشتشماری در جهان وجود دارد. تنها در چنین شرایطی ممكن است بتوان گروهی از شامپانزهها را در وضعیت نزدیك به وضعیت طبیعی نگهداری كرد، اگرچه بازسازی كامل شرایط طبیعی در اسارت هم تقریبا غیرممكن است.
و آیا این شرایط را هماكنون در باغوحش تهران مهیا میبینید؟
مشخص است كه وضعیت نگهداری گروه شامپانزهها در باغوحش ارم تهران چه فاصلهای با كمترین استانداردهای بینالمللی دارد و جای تعجب نیست كه اعضای باقیمانده این گروه در تنش شدید روانی به سر میبرند. انتظار داریم تماشای فلاكت این شامپانزهها چه تاثیری بر بازدیدكنندگان باغوحش بگذارد؟
از سوی دیگر، در نقاط مختلف جهان برای نگهداری از شامپانزههایی كه سالها در آزمایشگاههای تحقیقات پزشكی به كار رفتهاند و اكنون دیگر به اصطلاح «بازنشسته» شدهاند، یا شامپانزههایی كه به عنوان حیوان خانگی در خانهها بزرگ شدهاند، یا در سیركها به خدمت گرفته شدهاند و فاقد مهارتهای اجتماعی برای زندگی در كنار شامپانزههای دیگر هستند، مناطقی با عنوان پناهگاه (sanctuary) یا آسایشگاه (haven) شامپانزهها ساخته شده است.
و در مورد بچه شامپانزه موسوم به باران نظر شما چیست؟
این بچه شامپانزه كه از نوزادی به تنهایی و بدون ارتباط با شامپانزههای دیگر بزرگ شده، قبل از هر چیز باید پناهگاه و آسایشگاه مناسب داشته باشد. معرفی آن به كلنی پرتنشی از شامپانزههای باغوحشی كه از پیش در شرایط نامساعدی به سر میبرد و هیچ شامپانزه مادر یا اساسا هیچ شامپانزه زیر ۲۰ سالی در آن وجود ندارد، راهكار صحیحی نیست.
در مورد بچه شامپانزههایی كه هنوز به سن استقلال و بلوغ نرسیدهاند، وضعیت كمی پیچیدهتر است و نیازمند معرفی به گروه مادهها و پیدا كردن حامیانی كه از او در برابر حملههای احتمالی افراد دیگر مراقبت كنند، هستند.
به گفته فرانس دوال، نخستین جانورشناس مشهور هلندی- امریكایی، «شامپانزهها زیر سایهای از خشونت بالقوه زندگی میكنند و بچهكشی یكی از دلایل اصلی مرگ و میر آنها هم در باغوحشها و هم در طبیعت است.» از آنجا كه شامپانزههای ماده معمولا با تمام نرهای برتر گروه جفتگیری میكنند، هیچ نری دقیقا نمیداند كه پدر یك بچه شامپانزه خاص هست یا نه بنابراین اگر نر آلفا اطمینان داشته باشد كه بچهای به او تعلق ندارد برای كشتنش اقدام خواهد كرد.
در شرایط فعلی به نظر میرسد كه هیچكدام از اعضای گروه شامپانزههای ارم، باران را به عنوان عضوی از گروه خود به یاد نمیآورند، ضمن اینكه نگهداری او همراه دیگران میتواند برای او خطر جانی به همراه داشته باشد. ضمن آنكه هیچ كدام از مادههای گروه نیز پیوندی با او ندارند و به مراقبت از او متعهد نیستند.
نگهداری باران در شرایط انزوا نیز پیامدهای دیگری دارد. شامپانزهها در طبیعت در گروههای كوچك سیاری در قالب گروهی بزرگتر از افراد خویشاوند زندگی میكنند. نباید فراموش كرد كه زندگی گروهی برای این جانور اجتماعی اهمیت تعیینكنندهای دارد.
بنابراین شما شرایط كنونی و نگهداری از باران را در وضعیت انفرادی هم صحیح نمیدانید؟
نگهداری شامپانزهها در سلول انفرادی به نشانگانی منجر میشود كه در اصطلاح اختلال استرسی پس از آسیب روانی یا اختلال تنشزای پس از رویداد (PTSD) نامیده میشود و نشانههای آن عبارت است از خشونت، آسیبزدن به خود، جیغ كشیدن و اضطراب شدید.
شامپانزههایی كه در شرایط نامساعد اجتماعی و محیطی نگهداری میشوند، ناهنجاریهای رفتاری بسیاری نشان میدهند كه در شامپانزههای عادی كه توسط مادرشان یا مراقب انسانی بزرگ شدهاند، دیده نمیشود. رفتارهایی كه معمولا از این شامپانزههای محرومیتكشیده دیده میشود، عبارتند از: جنبیدن دایمی و تكان دادن شدید سر كه اصطلاحا «هد زدن» نامیده میشود. این نكته را هم اشاره كنم كه محدودیتهای محیطی شامپانزهها را از مهارتهای فكری، جنسی، اجتماعی و والدینی محروم میكند.
پیشنهاد شما در شرایط فعلی چیست؟
مراجعه به متخصصان بینالمللی، چراكه در ایران چنین متخصصانی وجود ندارد. از آنجایی كه در ایران اصلا شامپانزه نداریم، نهتنها شامپانزه اصلا هیچ نوع میمونی بهطور كلی در حیات وحش خودمان نداریم، طبیعتا متخصص این گونه هم در ایران وجود ندارد. پیشنهاد میكنم كه با جستوجو چند متخصص این رشته را در سطح دنیا پیدا كنند و سوالات سنجیده در رابطه نگهداری از بچه شامپانزه یتیم را از آنها جویا شوند.
تا آنجا كه مطلع هستم در حال حاضر غیر از امریكاییها و اروپاییها كه در باغوحشها روی شامپانزهها بسیار مطالعه انجام دادهاند، دانشمندان ژاپنی هم بسیار مطلع هستند. در امریكا دانشگاه اموری در ایالت جورجیا روی این موضوع كار كردند، همینطور در اروپا و در ژاپن هم دانشمندان از دهه ۴۰ میلادی روی شامپانزهها مطالعه و پژوهشهای وسیع دارند و مراجعه به این متخصصان بهترین راهكار برای این بچه شامپانزه است.
نظر شما